ماهی گیری آقای هاشمی رفسنجانی
ارسال شده توسط امین در 90/2/29:: 4:0 عصربسمه تعالی
اتفاقاتی جدید کشور و عدم توانایی آقای احمدی نژاد در انتخاب راه درست و تردید در ولایت پذیریش، شدیدا مورد انتقاد بزرگان و و عموم مردم انقلابی قرار گرفت.حتی کسانی که با آهنگ حمایت رییس جمهور وارد شدند و او را هم چنان ولایت پذیر معرفی کردند (امثال استاد اخلاق دولت حجت الاسلام آقا تهرانی) از طرف خود رییس جمهور مورد تکذیب قرار گرفتند. هرچند این گونه دفاع ها از عدم بصیرت بود ولی چوب تنبیه این گونه عملکرد ها برای کسی که بخواهد از بی حرمتی به ولایت دفاع کند بلند است، هر کسی که می خواهد باشد. اتفاق مهمی در این بین اتفاق افتاد و جریانی وابسته به دولت برای گسترده کردن انحرافات خود قصد ورود به سیستم امنیتی کشور را داشت که با هوشیاری رهبر معظم انقلاب این نفوذ ناکام ماند. اما رهبری نکته جالبی دیگری هم مطرح کردند که در مرحله اول کمی عجیب به نظر می آمد و آن این بود که این مساله را بزرگ نکنید. انچه تا الان مشخص شده پرداختن مستقیم به این جریان در سطح کشور علاوه بر تهیه خوراک برای غربی ها، زمینه فتنه گرانی که در این دوسال برای براندازی نظام دندان تیز کرده بودند و در این چند وقته زمینه حذف آنان فراهم شده بود، با این اتفاقات، امیدوار برای بازگشت به حاکمیت وارد میدان شدند و مهربانتر از مادر بیانیه و طرح دادند.
کسانی مانند آقای هاشمی که سلام را در نامه به رهبری کنار می گذارد ، کسی که خانواده اش همسر دختر و پسرش در کمک به جریان فتنه نتوانستند عقاید خود را مخفی کنند، در جریان اخیر نامه تشکری به رهبری می نویسد و یا شخصیتی مثل خاتمی که خیانتش در زمان دولتش و در دوران فتنه بر کسی پوشیده نبود، به خود این جرات را می دهد که برای آرامش این کشور طرح بدهد. در دوران فتنه خیلی از خواص ما خاصیت نداشتند و خیلی ها خواص غیر خودی شدند؛ نشان می دهد میدان دادن به این عناصر در تصمیم گیری های کشور می تواند زمینه دلسوزی های بعضی ساده لوحان و مغرضان فراهم کند،برای وارد شدن به جریان ولایت گریزی احمدی نژاد باید حواشی دیگر را هم دید. از جمله نحوه های ورود فتنه گران گذشته برای سرکوب اراده حزب اللهی ها در انتخابات 88 ، به حقیقت پیوستن پیش بینی هایشان در مورد احمدی نژاد است. کاری که از امثال آقای هاشمی و اطرافیانش بر می آید.
اما باید دانست وظیفه ما در آنزمان همان بود که انجام دادیم و کسانی که تحت تاثیر این شایعات از تصمیم گذشته اشان پشیمان شده اند، گناه بزرگی مرتکب شده اند. زبیر در زمان حیات پیامبر اعظم عنوان سیف الاسلام را دارد و در جریان سقیفه در کنار معدود یاران امیرالمونین است. این دنیا پرست شدن او در طول زمان است که او را در جنگ جمل مقابل مولایش قرار می دهد. احمدی نژاد با همه مشکلات اساسی و ریشه ای که اکنون از خود نشان می دهد در یک سیر و پهلو گرفتن با زالو صفتانی مثل مشایی وبقایی و.. است که به این مسیر کشیده شده است و گرنه آن احمدی نژادی که دست مراجع را می بوسید حالا برای رهبری شرط و شروط می گذارد. اما آنان که در این معرکه هیاهو بپا کردند و با دمشان گردو می شکنند باید بدانند؛ هیچ کدام از دولت های گذشته این مایه را نداشتند که چنین طرح های مانند هدفمند کردن یارانه ها را اجرایی کنند و یا در مسایل هسته ای تا این حد فشار بین المللی را تحمل کنند. البته اگر بخواهیم در گذری بر اطرافیان مشکوک اقای آحمدی نژاد دست بگذاریم رد پای آقای هاشمی و منافقین دیده میشود. این آقای رحیمی معاون اول همانکسی نبود که در سفر آقای هاشمی در زمان ریاست جمهوریشان به آذربایجان به کشاورزهای در مسیر دستور می دهد با کمباین ها نوشته ای در مسیر خود حک کنند؟؟؟ که آقای هاشمی هنگام رد شدن با هواپیما از این مسیر این نوشته را ببینند: زنده باد هاشمی.
یاهمسر اقای مشایی که از منافقین مجاهدین خلق بوده وظاهرا محکوم به اعدام و خود مشایی بازجوی این خانوم بوده و در اثنا این بازجویی عاشق این زن شده و این زن اتفاقا توبه می کند و ازاد می شود و بعد آقای مهندس مشایی با این خانم ازدواج می کند...
به هر حال جنگ چند جانبه داریم و کسانی که اسرار به یک طرف جنگ یعنی فقط جریان مشایی و دولت دارند ظاهرا برنامه های دیگری دارند و قصد فرافکنی دارند باید همه جوانب را با هم دید و دقیق عمل کرد.